7.29.2008

مثل فرود آرام یک برگ روی رودی

که می رود تا انتهای شوریدگی هستی،

لبخند می زنم!

به ناله های مضطربی که در هوا می خروشند.



که هزار تکه خواهند شد

و غرق خواهند شد میان بالادهای پر فراز و نشیب شوپن

و خاطرات داغ تابستانهای کودکی ام.