6.09.2005

من مثل يک اقدامِ ناموفق خودکشی تحقير شده و قابل ترحمم! من مثل دست هايم که موقع خواب مشت می شوند و مثل دندانهايم که فشرده می شوند، غمگين و دردناکم.و هر روز که می گذرد محکم تر و محکم تر اين سينه بند بی مصرف را می بندم تا قلبم ناگهان نيافتد، تا به اميد جايی گشادتر ترکم نکند.