هميشه بشينيم و منتظر پايان باشيم. هميشه شروع کنيم در حالی که نقشه یتمام کردنش را می کشيم!
خواهم رفت و خواهم برگشت.
خواهی ماند و خواهی ماند.
ای کاش هُلم می دادی آن قدر محکم که به آسمان برسم! ای کاش هُلت می دادن آنقدر محکم که صدای باد گوشت را پر کند.
خواهی رفت و خواهم برگشت.
خواهی برگشت و خواهم رفت.
و در آن لحظه ی تلاقي، من باز هم ستم می کنم! می ترسم. می ترسم اين آخرين بار باشد.
خواهم رفت و خواهم رفت.
خواهند ماند اشکهايم.
خواهی رفت و خواهی رفت.
خواهم ماند.
با اشکهايم.